روانکاو

ساخت وبلاگ

پریروز رفتم پیش روانکاو. میخواستم روانکاوی بشم که چرا این همه روابط عاطفی ام بهم میخوره. روانکاو گفت جلسات اول در مورد چند تا از روابطت با جزییات حرف بزن تا یه چیزی تو ی ذهنش شکل بگیره. از آخرین رابطه شروع کردم، چون قبلن فکرش رو کرده بودم توی راه تو ماشین با خودم تمرین کردم که چی بگم. من همیشه وقتی تمرین می کنم بهتر حرف میزنم. حدود یه ساعت طول کشید تا همه جزییات رو براش گفتم نمی دونم چرا اینقدر جزیی واسش تعریف می کردم. یه جایی هم خجالت کشیدم، وقتی میخواستم داستان اولین نزدیکی رو بگم. خودم نمیدونم چرا اینقدر اصرار داشتم با جزییات تعریف کنم. آخرشم اون حرفم رو قطع کرد یعنی گفت این تیکه رو بی خیال شو. حالا آخر آخرش گفت من اشکالی در شما نمی بینم، طرف مقابل مشکل نمیدونم چی داشته. وقتی اومدم خونه با خودم حساب کتاب کردم که هر کدام از جریانات رو واسش تعریف کنم مسلما همین رو میگه. نمی دونم ادامه بدم یا نه. نمی دونم ادامه اش نتیجه میده یا نه.

 

 

درجستجوی خویش...
ما را در سایت درجستجوی خویش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دریا darya بازدید : 199 تاريخ : 22 مهر 1391 ساعت: 5:25