من نیمه گمشده ام رو پیدا کردم، یه آقای مستخدمی هست توی دانشگاه. چهره مهربون و دوست داشتنی. هر روز که من رو می بینه می پرسه سَ وَ، منم جواب میدهم سَ وَ. چند روز پیش که اصلا سَ وَ نبودم، دیدمش و سوال و جواب همیشگی رد و بدل شد، اما اون ایستاد و دوباره تکرار کرد سَ وَ ؟ او کُم سی کَم سَ؟ من خندیدم گفتم کَم سی کَم سَ.
امروز دیدمش باز همون سوال وهمون جواب. اما اینبار خندید و گفت امروز باید بگی "سَ وَ بییَن". از کجا فهمید صبح که چشام رو باز کردم گفتم گور بابای همه چیزهای مزخرف.
چقدر با آدمهای امروزی فرق داره این آدم. چقدر حواسش به حالِ دیگران هست. خیلی دوسش دارم.
درجستجوی خویش...برچسب : نویسنده : دریا darya بازدید : 221