امشب شب تولد منه. حس آرامش ندارم. ذهنم خیلی شلوغه. کاش میشد فردا برم پش دکتر ف. اما فردا می خوام با بچه ها قرار بذارم. البته اونها میخوان. از دست الی و کیا خیلی ناراحتم، یه جوری ان. زیر زیرکی کارایی می کنن که بدم میاد. اصلا ارزش ندارن بهشون فکر کنم. به درک.
درجستجوی خویش...برچسب : نویسنده : دریا darya بازدید : 211